اول از همه جا داره یه تشکری بکنم از جناب همسر بابت تلاش بینهایت و خالصانه شون جهت ردیف کردن نمره های بیست؛ اونم پشت سر هم!!! مگه داریم پسر ایییییینقدر درس خووووووون هزار ماشاءاللهمیترسم اخرش خودم چشم دستینه های خورشید...
عاشق اون قسمت از زندگیمونم که میگم: وااااای ماه رو نیگا چه خوشکله بعد زل میزنه بهم میگه آره خیلی خوشکلیبعد من بیشتر از پیش میمیرم براش گاهی هم خوبه خستگی های عشقمونو درک کنیم دفاع کردم و خلاصهمه چی عا دستینه های خورشید...
کاش بتوان زمان را مانند عقربههای ساعت چرخاند...چرخاند... چرخاند...تا آنجا که تو را کنار خودم ببینم.در جایی که دنیا فقط از آن من و تو باشد.نه دلهره باشد.نه گناهی باشد.و نه شرمما را بشناسد.آنجا آغوشت دستینه های خورشید...